Digital Marketing

ساخت وبلاگ

تجارت همراه یا تجارت موبایلی (Mobile Commerce) در واقع نوعی از تجارت الکترونیک یا e-commerce است که در بستر تلفن‌های همراه صورت می‌گیرد. استفاده از تلفن‌های همراه هوشمند بسیار افزایش یافته و همه روزه افراد بسیاری مایلند تراکنش‌های مالی و خرید خود را به صورت آنلاین و از طریق موبایل خود انجام ‌دهند زیرا موبایل همیشه در دسترس است و بدون ایجاد محدودیت مکانی و زمانی، باعث سرعت بخشیدن و تسهیل کارهای روزانه و حتی برطرف کردن نیازهای غیرمنتظره در افراد می‌شود.
کسب و کارها و برندها باید از این بستر دیجیتال مانند یک فرصت طلایی برای رشد کسب و کار و تحقق اهدافی مانند افزایش نرخ تبدیل، افزایش فروش و در نهایت وفادار کردن مشتریان خود استفاده کنند. در ادامه این بلاگ قصد داریم شما را با 6 راه افزایش وفاداری به برند از طریق تجارت موبایلی (M-Commerce) آشنا سازیم.

1. تجربه‌ای ساده و راحت برای مشتریان فراهم کنید.

کار کردن با تلفن‌های همراه همیشه در ذهن افراد، سرعت و سادگی در انجام کارها را تداعی می‌کند.
مشتریان شما نیز انتظار دارند به کمک موبایل خود بتوانند راحت‌تر و ساده‌تر از دیگر روش‌ها، با برند مورد علاقه خود در تعامل باشند یا محصول یا خدمت مورد نظر خود را به صورت آنلاین خریداری و دریافت کنند. بنابراین اگر بتوانید یک تجربه کاربری رضایت بخش را برای مشتریان خود فراهم کنید، آن‌ها تمایل کمتری به استفاده از دیگر اپلیکیشن‌ها و برندهای رقیب از خود نشان می‌دهند و شانس این را دارید که این افراد را به مشتری وفادار خود تبدیل کنید.

2. مشتریان باید به سرعت ارزش واقعی برند شما را دریابند.

اگر مشتری به سرعت سیگنالی از سمت برند شما برای وفاداری دریافت نکند، دیگر به شما وفادار نخواهد شد و به سراغ رقبا خواهد رفت. بنابراین تدوین و پیاده‌سازی استراتژی‌های وفاداری مشتری بسیار ضروری است. همچنین نباید مشتری را منتظر نگه دارید، بلکه از همان ابتدا برنامه‌های کلی خود را در رابطه با مشتریان وفادار به آن‌ها اعلام کرده و مزایای وفاداری به برند را به طور کامل و واضح برای‌شان شرح دهید، در غیر این‌صورت داشتن کارت وفاداری به تنهایی برای مشتریان، تاثیر و مفهومی نخواهد داشت.

3. تجارت موبایلی یک انتخاب نیست، یک باید است!

امروزه m-Commerce برای وفادار کردن مشتریان یک برند، ضروری است. تحقیقات نشان می‌دهند بسیاری از افراد حتی در اولین تجربه خود در استفاده از محصولات یا خدمات یک برند، از موبایل‌های خود جهت رزرو یا خریداری محصولات و خدمات استفاده کرده‌اند.
در حقیقت، صرف داشتن اپلیکیشن موبایل کافی نیست. بلکه کل مراحل سفر مشتری باید به صورت یکپارچه مدیریت شود تا بتوانید با استفاده از بستر موبایل، تجربه مشتری از تعامل با برندتان را بهبود دهید. برای این کار باید از روش‌های متفاوتی مانند در نظر گرفتن امتیازات، تخفیفات ویژه و برگزاری قرعه‌کشی‌ها مخصوص کاربران اپلیکیشن‌های موبایل در نظر بگیرید.

4. از کلان داده‌ها برای درگیرکردن احساسات مشتری و تعامل بیشتر استفاده کنید.

استفاده از کلان‌داده‌ها به صورت هدفمند بسیار ارزشمند است. برای مثال از این اطلاعات می‌توان برای تولید محتوای شخصی‌سازی شده استفاده کرد، چرا که ارسال پیام‌های عمومی و اتوماتیک که با پرسونای مخاطب و هویت برند متناقض است، اثربخش نخواهد بود.
همچنین، داشتن دیتابیس قوی دلیلی کافی برای داشتن مشتریان وفادار نیست. آنچه به وفاداری مشتریان کمک می‌کند، مواجه کردن آنان با تجربه‌ی استفاده از محصولات یا خدمات برندیست که به مشتریان خود اهمیت می‌دهد و به صورت مستمر آن‌ها را به مشارکت و تعامل دعوت می‌کند.
برای مثال یک رستوران می‌تواند تخفیفات وفاداری خود را به گروه‌های متفاوت مشتریان خود مانند خانواده‌ها، دانشجویان، دانش‌آموزان و … با درصد‌های مختلف اختصاص دهد. همچنین این تخفیفات می‌تواند به صورت پله‌ای بسته به میزان سفارش آنلاین آن‌ها از اپلیکیشن موبایل به آنان ارائه شود. به این صورت این رستوران توانسته با اهرم کردن کلان داده‌‌ها، به صورت شخصی‌تر با مشتریان ارتباط برقرار کند.

5. داستان برند خود را از طریق موبایل به گوش مخاطبان برسانید.

درگیر کردن احساسات مخاطب و ارائه‌ی آنچه آن‌ها دوستش دارند، یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد وفاداری به برند است.
داستان برند، منعکس کننده‌ی تاریخچه، اهداف، ماموریت، چشم‌انداز و ارزش‌های آن کسب و کار است. داستان هر برند باید با مخاطبان متناسب باشد تا بتواند احساسات آنان را برانگیزد. تجارت موبایلی یا m-commerce باید در راستای رساندن داستان برند به گوش مخاطبان گام بردارد. به عبارتی دیگر، مشتریان باید از طریق موبایل خود، با داستان برند شما آشنا شوند. برای مثال، اگر ارائه خدمات باکیفیت با یهترین قیمت، یکی از ارزش‌های سازمان شماست اما در خدمات تجارت موبایلی خود تجربه‌ای محدود، بالاتر از قیمت و با خدمات ناقص ارائه کنید، با احتمال بالا مشتریان خود را از دست خواهید داد.

6. با مخاطبان خود تعامل برقرار کنید.

مشتریان نیاز دارند تا سفر شخصی خود را با برند شما تجربه کنند. برندها باید به صورت فعال با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده و به آن‌ها فقط به دید یک مشتری نگاه نکنند. یک برند موفق به سوالات مشتریان خود پاسخ می‌دهد، به بازخوردهای آنان توجه کرده و حتی در شبکه‌های اجتماعی با آن‌ها تعامل برقرار می‌کند تا تجربه‌ای کامل و موفق را برای‌شان رقم زده و آن‌ها را به برند خود وفادار سازند.
آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ و همچنین ارائه مشاوره در زمینه‌ی تجارت موبایلی، کسب و کار شما را در رساندن صدای برندتان به گوش مخاطبان‌ و همچنین وفادارسازی آن‌ها نسبت به برند یاری می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 118 تاريخ : چهارشنبه 30 مرداد 1398 ساعت: 17:01

حتما به عنوان صاحب یک کسب و کار یا مدیر برندینگ هنگام اجرای یک کمپین تبلیغاتی، سوالاتی ذهن شما را درگیر کرده و برای‌تان پیش آمده که بخواهید شبهات را برطرف کنید، مطمئن شوید هیچ موردی از قلم نیفتاده، تا به این لحظه چه میزان از اهداف‌تان محقق شده و آیا در مسیر درستی قرار گرفته‌اید؟

برای یافتن پاسخ این سوالات و اطمینان از دست‌یابی به موفقیت در تبلیغات، لازم است این 10 نکته را به عنوان شاخص ارزیابی کیفیت تبلیغات خود در نظر داشته باشید.

1.ایجاد و نشان دادن تمایز

تمام برندهای موفق، یک مزیت رقابتی یا ویژگی بارز دارند که آن برند را از رقبا متمایز و متفاوت می‌کند. یک تبلیغ خوب باید این خصوصیت متمایز را در ذهن مخاطبان برجسته کرده و آن را تثبیت کند.

2. تمرکز  

داشتن یک هدف واحد و متمرکز در اجرای کمپین‌های تبلیغاتی بسیار ضروری است. برای رسیدن به این هدف، باید استراتژی تبلیغات و پیام آن نیز با رسانه‌ها و ایده‌هایی که برای ایجاد تعامل با مخاطبان انتخاب می‌شود، هم‌راستا باشند و بر یک هدف مشخص متمرکز شوند.

3. جلوگیری از پیچیدگی پیام

ارتباطات در صنعت تبلیغات، در واقع آن چیزی است که شنیده می‌شود نه آنچه گفته می‌شود! برای درک بهتر این جمله، بهتر است مثالی بزنیم. بسیاری از صاحبان کسب و کار قصد دارند در یک تبلیغ چندین نکته را بگنجانند و پیام‌های زیادی را به گوش مخاطب برسانند، اما آنچه مخاطب می‌شنود، چندین پیام به هم ریخته است که در نهایت در ذهنش تثبیت نشده و آن تبلیغ اثربخشی خود را از دست می‌دهد. بنابراین همواره باید پیام اصلی خود را فریاد بزنید. اگر نمی‌توانید یک پیام واحد را بدون هرگونه پیچیدگی به مخاطب انتقال دهید، بنابراین ایده‌ی تبلیغاتی شما بسیار پیچیده بوده و مخاطب را سردرگم خواهد کرد.

4. ارائه ایده جذاب

داشتن ایده‌های جذاب تبلیغاتی نه تنها موفقیت شما را تا حد زیادی تضمین می‌کند، بلکه به ثبات رویه شما کمک می‌کند. چرا که رفته رفته وادار می‌شوید تفکرات استراتژیک و دیگر فعالیت‌های خود مانند استراتژی‌های برندینگ و بازاریابی، توسعه برند، تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ در زمینه‌های مختلفی مانند بازاریابی شبکه‌های اجتماعی،برنامه‌ریزی یا خرید رسانه، طراحی وب‌سایت، بهینه‌سازی موتورهای جستجو و … را با این ایده‌ی بزرگ همسو کنید. در نتیجه مخاطبان شما ساده‌تر با این ایده‌ی خلاقانه ارتباط برقرار می‌کنند.

5. ایجاد تعامل

مخاطبان شما روزانه در معرض آگهی‌های تبلیغاتی بسیاری قرار می‌گیرند. در مرحله اول مهم این است که کدام تبلیغ توجه آن‌ها را بیشتر به خود جلب می‌کند، زیرا در غیر این صورت حتی نام برند شما را به خاطر نخواهند آورد! در مرحله بعدی، یک آگهی تبلیغاتی باید به گونه‌ای طراحی شود که مخاطب را به تعامل واداشته و به انجام عمل مورد نظر شما ترغیب کند. توضیح این موضوع در مورد تبلیغات دیجیتال واضح‌تر است. به عنوان مثال، یک آگهی تبلیغاتی موفق در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند توجه مخاطبان بسیاری را جلب کرده و آن‌ها را به نوشتن نظرات، بازنشر مطالب، شرکت در مسابقات دیجیتال و تعامل با دیگر مشتریان ترغیب کند. یا یک لندینگ پیج با CTA جذاب در هدایت کاربران به سمت انجام عمل مورد نظر شما تاثیر بسیاری دارد.

6. جنبه‌های بصری قوی و جذاب

توجه مغز انسان ناخوداگاه به سمت عکس‌ها، ویدیو‌ها، رنگ‌ها و به طور کلی ویژگی‌های بصری یک تبلیغ جلب می‌شود. بنابراین نباید از اهمیت طراحی بهینه‌ی ویژگی‌های بصری یک آگهی تبلیغاتی غافل شوید تا بتوانید از این طریق نام برند خود را در ذهن مخاطبان ثثبیت کنید و نرخ تبدیل را افزایش دهید. فراموش نکنید این ویژگی‌ها باید منعکس کننده‌ی ویژگی‌های بصری برند بوده و با هویت آن هم‌راستا باشند.

7. تمرکز بر ارائه راه حل به مشتریان

به فکر فروش راه حل باشید، نه محصول! یکی از دلایل اصلی که مشتریان حاضر به استفاده از خدمات یا محصولات برند شما هستند، این است که نیاز، چالش یا مشکل خود را از این طریق حل کنند. بنابراین هدف یک تبلیغ خوب نباید بر محصول متمرکز شود، بلکه باید به مخاطب نشان دهد برند شما به فکر ارائه راه حل برای مشکلات آن‌هاست و به خواسته‌های مشتریان خود اهمیت بسیاری می‌دهد.

8. خلق ایده‌های مرتبط با مشتریان

یک برند باید بداند کدام ایده را به کدام مشتریان ارائه می‌کند. شناخت صحیح از پرسونای مخاطب به شما کمک می‌کند تا همواره در راستای نیازها و سلایق مشتریان گام بردارید و محصولات، خدمات و ایده‌های خلاقانه و در عین حال مرتبط را با هر پرسونا ارائه دهید.

9. تغییر دیدگاه مشتری

یکی از اهداف برگذاری کمپین‌های تبلیغاتی، جهت دادن به دیدگاه مشتریان نسبت به هویت برند شماست. ممکن است گاهی این دیدگاه حقیقت نداشته باشد، اما لازم است بدانید در بسیاری از موارد مخاطبان شما بر اساس همین دیدگاه و ادراک خود از برند، تصمیم می‌گیرند که با آن تعامل کنند و حتی به مشتری وفادار شما تبدیل شوند. بنابراین جهت دادن صحیح به این بینش و قرار دادن مخاطبان در وضعیتی که احساس کنند تنها چاره‌ی مشکل‌شان نزد برند شماست، کاری بسیار مهم است.

10. بازگویی داستان برند

از داستان برند خود صحبت کنید. پشت سر نام هر برند، داستانی نهفته که منعکس کننده‌ی تاریخچه، ماموریت، چشم‌انداز و ارزش‌های آن کسب و کار است. داستان هر برند باید با مخاطبان متناسب بوده و به‌گونه‌ای متفاوت از متون تبلیغاتی، احساسات آنان را درگیر کند. یک داستان برند خلاقانه و واقعی، به سرعت اعتماد مخاطبان را جلب کرده و پتانسیل بالایی برای وایرال شدن دارد.

برای اجرای کمپین‌های خلاقانه بازاریابی دیجیتال با یک استراتژی قدرتمند، در مسیری مطمئن و متناسب با کسب و کار خود، با آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان همراه باشید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 30 مرداد 1398 ساعت: 13:42

ممکن است عبارت “تفکر استراتژیک” به اندازه‌ی عباراتی مانند برنامه‌ریزی استراتژیک، تدوین استراتژی، راهکارهای استراتژیک و … به گوش نخورد. معمولاً بسیاری افراد به‌خصوص مدیران و صاحبان کسب و کار، بر این باورند که با تفکر استراتژیک آشنا هستند و همواره از این روش استفاده می‌کنند. اما حقیقت ماجرا این‌طور نیست! به زبان ساده، تفکر استراتژیک، شیوه‌ای بهتر و منسجم‌تر را در مورد نحوه‌ی فکر کردن به ما می‌آموزد.
این مطلب نه تنها برای مدیران و صاحبان کسب و کار، بلکه برای تمام افرادی که مایلند چارچوبی اصولی را در مورد نحوه نگرش خود به مسائل و دنیای پیرامون بیاموزند تا بتوانند با وجود تمام محدودیت‌ها، در بهینه‌ترین حالت مسائل را مدیریت کنند، مناسب است.
یک متفکر استراتژیک، سوالات را از پیش حدس می‌زند و گزینه‌های مختلفی را به عنوان راه حل موضوعات در نظر می‌گیرد. اگرچه تفکر استراتژیک ممکن است کمی زمان‌بر باشد و از چابکی سازمان بکاهد، اما یک مدیر خوب باید بتواند میان تصمیمات لحظه‌ای و تفکرات استراتژیک تعادل برقرار کند. در ادامه به معرفی ۷ عنصر تفکر استراتژیک موفق خواهیم پرداخت.

1. تعیین چشم‌انداز

اگر ندانید قرار است دقیقا به کجا برسید، هرگز موفق نخواهید شد. اولین گام در تفکر استراتژیک، تعیین دورنمایی از مسیر، همراه با اهداف تعریف شده است. این چشم‌اندازباید به گونه‌ای باشد که به شما برای ادامه دادن مسیر انگیزه دهد و اندکی شما را هنگام خارج شدن از مسیر، نگران کند. تعیین چشم انداز مانند چالشی است که شما را به تفکر درازمدت و پیش‌بینی موقعیت شما در آینده وا‌می‌دارد.

2. تمرکز

در این‌ مرحله لازم است منابع محدود خود را با اهداف استراتژیکی که از پیش تعیین کرده‌اید، هم‌راستا کنید. این عوامل محدود کننده می‌توانند محدودیت‌های زمانی، اقتصادی، روابط بیرون سازمانی، محیط صنعت، رقبا و … باشند. از طرفی همواره گزینه‌های متعددی به عنوان راهکار پیش رو دارید. اما بهترین استراتژی در این مرحله تمرکز است تا انتخاب‌ها را محدود کرده و بتوانید منابع خود را به بهترین شکل به راهکارهایی که با محدودیت‌ها متناسب اند، اختصاص دهید. انتخاب این استراتژی سبب افزایشنرخ بازگشت سرمایه (ROI)، افزایش راندمان منابع انسانی، افزایش شهرت و آگاهی از برند و ایجاد مزیت رقابتی متمایز خواهد شد.

3. فرصت

فرصت‌ها در واقع همان اتفاقات یا تعییراتی هستند که پتانسیل رشد، توسعه کسب و کار و ورود به بخش‌های جدیدی از بازار را برای شما فراهم می‌کنند. این فرصت‌ها می‌توانند در اثر عواملی مانند رفتار کاربران، تغییرات تکنولوژی و ترند بازار و عملکرد رقبای شما پدید آیند. به کمک تفکر استراتژیک می‌توان با ارزیابی وضعیت کنونی بازار، فرصت‌های موجود و پیش‌رو را شناسایی کرده و از این شرایط به سود کسب و کار خود استفاده کنید.

4. سرعت عمل

داشتن سرعت عمل و شناسایی فرصت‌ها در زمان و مکان صحیح، بسیار مهم است. چرا که در غیراین‌صورت رقبا زودتر دست به کار شده و از فرصت‌های موجود به نفع خود استفاده می‌کنند. کسب و کاری برنده است که پیشتاز باشد و بتواند به سرعت از قابلیت‌ها و توانایی‌های خود در راستای بهره‌گیری از این فرصت‌ها استفاده کند.

5. پیشرفت‌های غیر منتظره اولیه

یک استراتژی هوشمندانه و موفق، از همان ابتدا تغییراتی در جایگاه کسب و کار در بازار رقابتی پدید می‌آورد. بسیاری از افراد ممکن است به این پیشرفت‌ها و موفقیت‌های کوچک اولیه توجه نکنند، غافل از اینکه این دستاوردها از همان ابتدا به ما نشان می‌دهند که آیا به درستی در مسیر پیشرفت و رسیدن به اهدافمان قرار گرفته‌ایم؟

6. شناسایی و استفاده از اهرم‌های رشد

نکته مهم اینجاست که می‌توانید از این دستاوردهای اولیه مانند اهرم رشد یا نقاط راهنما استفاده کرده و با قدرت پنهان کسب و کار خود را برای دستیابی به اهداف خود در بازار مواجه شوید. به طوری که بتوانید با صرف منابع کمتر، بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را از آن خود کنید. این استراتژی هوشمندانه می‌تواند به گونه‌ای تدوین شود که در تمام مراحل سفر مشتری، از آگاهی برند تا وفاداری، همواره او را برای ورود به مرحله بعدی هدایت و تشویق کند.

7. ورود به دروازه موفقیت

مشاهده‌ی تغییرات در جایگاه برند، هم‌راستا با چشم‌انداز شما یا رشد مزیت رقابتی، دورنمایی از مسیر درست آینده‌ی کسب و کار را به شما نشان می‌دهد که از طریق آن می‌توانید در زمینه‌های بسیاری مانند تعامل کارآمد با مشتریان، بهینه‌سازی استراتژی برندینگ، ایجاد ارزش و سودآوری پیشرو باشید. یک استراتژی موفق در نهایت باید به افزایش قدرت برند و افزایش سودآوری آن منجر شود. این قدرت می‌تواند در اثر مواردی مانند جذب مخاطبان بسیار، افزایش سهم بازار، پیشی گرفتن از رقبا، دارا بودن فرهنگ سازمانی مناسب، استفاده از بهینه‌ترین کانال‌های تبلیعاتی و … به دست آید.

هدف این است که دستاوردهای اولیه را در راستای چشم‌انداز و اهداف کسب و کار به موفقیت‌های بزرگتر و پابدارتر تبدیل کنید تا همیشه در مسیر رشد باقی بمانید.

تفکر استراتژیک می‌تواند به مدیران و صاحبان کسب و کار در تدوین اهداف بلند مدت و همچنین مدیریت ریسک کمک کند و بتوانند با وجود منابع محدود، در بهینه‌ترین حالت مسائل را مدیریت کنند. اگر در زمینه‌ی تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ و دیجیتال مارکتینگ نیاز به یک تیم مشاوره حرفه‌ای دارید، این کار را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برون‌سپاری کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 112 تاريخ : پنجشنبه 24 مرداد 1398 ساعت: 14:19

کسب و کارهای دیجیتال برای ماندن در مسیر و رشد خود در فضای پر رقیب بازار، همواره باید پویا باشند و خود را با روند رو‌به‌رشد صنعت همگام کنند. یکی از استراتژی‌های لازم در این راستا، تولید محتوای باکیفیت و بازاریابی محتوا است. در عین حال، بهینه‌سازی موتورهای جستجو یا سئو و رعایت قوانین آن برای صاحبان وب‌سایت الزامی است، چرا که این محتوا در نهایت باید توسط کاربران دیده شود. در حقیقت باکیفیت‌ترین محتوا، اگر در نتایج اولیه‌ی جستجوی گوگل مشاهده نشود، در عمل توسط مخاطبان دیده نشده و کسب و کار را به اهداف خود نمی‌رساند.
لینک‌سازی یا لینک بیلدینگ، یکی از کارهای مهمی است که برای بهینه‌سازی موتورهای جستجو یا سئو، در دو نوع لینک بیلدینگ داخلی و خارجی انجام می‌شود.پیش از این در مقاله انواع لینک بیلدینگ، در مورد لینک بیلدینگ خارجی یا روش‌های دریافت بک‌لینک صحبت کرده‌ایم. این نوع لینک‌ها از نظر گوگل لینک‌های طبیعی محسوب شده و با ارزش هستند.
می‌توان گفت تولید محتوای با کیفیت، با ارزش و مفید، یکی از مهم‌ترین و منطقی‌ترین دلایلی است که وب‌سایت‌های دیگر را به لینک دادن به وب‌سایت شما ترغیب می‌کند. در حالی که تولید محتوای ارزشمند و ترغیب کننده کار ساده‌ای نیست، در این مقاله قصد داریم به 8 نکته در این زمینه اشاره کنیم تا بتوانید پتانسیل محتوای خود را برای دریافت لینک طبیعی بالا ببرید.

1. تولید محتوای همیشه سبز

یکی از موفق‌ترین استراتژی‌های بازاریابی محتوا، تولید محتوای همیشه سبز یا Evergreen Content است. این نوع محتوا، برخلاف انواع دیگری از محتوا مانند اخبار روز، با گذشت زمان اعتبار خود را از دست نداده و تا مدت‌های بسیاری می‌توانند مرجع و منبع مفیدی برای افراد باشند. چگونه‌ها، مقالات آموزشی، راهنماها، تاریخچه‌ها، انواع داستان از جمله داستان برند، لیست‌ها و تاپ لیست‌ها، واژه‌نامه و اصطلاحات پرکاربرد و مطالعات موردی، نمونه‌هایی از محتوای همیشه سبز هستند.

2. استفاده از ویدیوها، تصاویر و اینفوگرافی

طبق تحقیقات انجام شده، مغز انسان محتوای بصری را تا چندهزار برابر سریع‌تر از محتوای متنی پردازش می‌کند. بنابراین استفاده از این نوع محتوا مخاطب بسیاری را به خود جلب کرده و میزان انگیجمنت را افزایش می‌دهد. همچنین طبق آمار موجود، مقالاتی که در آن‌ها از ویدیو، عکس و اینفوگرافی مرتبط، غیر تکراری و مفید استفاده شده است، به مراتب بیشتر لینک دریافت کرده‌اند.

3. استفاده از نتایج تحقیقات و داده‌های اصلی

برای نوشتن یک مقاله خوب، منابع مختلفی در دسترس است. طبق تحقیقات به عمل آمده، مقالاتی که اطلاعات آن‌ها بر اساس آمار و حقایق علمی، مستندات موجود و نتایج به دست آمده از تحقیقات تنظیم می‌شوند و منابع معتبری دارند، پتانسیل بالاتری برای دریافت بک‌لینک از وب‌سایت‌های معتبر خواهند داشت.

4. اضافه کردن نظرات متخصصان

اضافه کردن نظرات متخصصان صنعت و اینفلوئنسرها و نقل قول از منابع بسیار معتبر به مقالات، همانند استفاده از آمارهای معتبر و نتایج تحقیقات، بر اعتبار محتوا می‌افزاید. بنابراین محتوای شما از دید صاحبان دیگر وب‌سایت‌ها ارزش بیشتری برای لینک دادن پیدا می‌کند  و شانس دریافت بک لینک‌های معتبر افزایش می‌یابد.

5. مطالعات موردی

یکی دیگر از راه‌های موثر در دریافت بک لینک، نشر مطالعات موردی و همچنین نمونه کارهای موفق و تجربیات سازمان خود در زمینه‌های مرتبط است. برای مثال، اگر محصول یا خدمت شما به حل مشکلات یا موفقیت افراد یا سازمانی دیگر کمک کرده یا یک فرضیه موجود در صنعت خود را به صورت عملی به اثبات رسانده‌اید، می‌توانید آن را در قالب مقالاتی منسجم در وب‌سایت ذکر کنید. استفاده از این استراتژی علاوه بر جلب اعتماد مخاطب، سیگنال مثبتی برای لینک بیلدینگ خارجی محسوب می‌شود.

6. تولید محتوای آموزشی با جزییات بسیار

اگرچه محتوای آموزشی و راهنماهای گام به گام، زیرمجموعه‌ی محتوای همیشه سبز هستند، اما به دلیل اهمیت آن، در موردی جداگانه به آن اشاره می‌کنیم. طبق تحقیقات معتبر انجام شده، مقالات طولانی و دارای بیش از 2500 کلمه، لینک بیشتری دریافت کرده‌اند. علت طولانی بودن این مقالات، اشاره به جزییات در رابطه با یک موضوع، آموزش گام به گام، کیفیت بالا و جامع و کامل بودن آن مطلب است.

7. تولید پادکست

در سال‌های اخیر پادکست‌ها مورد توجه افراد و همچنین موتورهای جستجو قرار گرفته‌اند. تولید و نشر پادکست‌های مفید و باکیفیت، علاوه بر داشتن نقش مثبت در سئو، می‌توانند در دریافت لینک از منابع معتبر موثر باشند. برای مثال، اگر پادکست تولید شده، شامل مصاحبه با فردی متخصص یا سرشناس باشد، قطعاً از وب‌سایت آن شخص و دیگر منابع مرتبط با آن حوزه، لینک دریافت خواهید کرد.

اگر در کسب و کار دیجیتال خود نیاز به تولید محتوای باکیفیت دارید، این کار را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برون‌سپاری کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 115 تاريخ : چهارشنبه 23 مرداد 1398 ساعت: 17:43

در مقالات قبل با طراحی تجربه کاربری (UX Design) و اهمیت آن آشنا شدید. طراحی تجربه کاربری به معنای طراحی یک تجربه ایده‌آل برای کاربران، هنگام استفاده از یک محصول یا خدمت است.

یک طراح تجربه کاربری یا UX Designer، شخصی است که به بررسی و تحلیل احساسات و ادراکات کاربران از محصول مورد نظر می‌پردازد. سپس این دانش را با هنر خود ترکیب کرده و در طراحی محصول و بهبود تجربه کاربری به کار می‌برد. از ویژگی‌های شخصیتی یک طراح تجربه کاربری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • مشتاق به دریافتن جزییات نحوه کار کردن محصولات و نحوه تعامل کاربران با آن‌ها، خصوصاً در حوزه تکنولوژی
  • قابلیت ادراک مشتری و دلایل به وجود آمدن احساسات و چالش‌های مختلف هنگام استفاده از محصول، وب‌سایت یا اپلیکسشن
  • دارا بودن مهارت کار گروهی و توانایی ایجاد تعامل و ارتباط با دیگر بخش‌های سازمان، به خصوص با طراحان رابط کاربری (UI Designers)
  • خلاق، دارای روحیه یادگیرنده، توانایی مدیریت بحران و حل مسئله

در ادامه به 9 عادت موثر برای تبدیل شدن به یک طراح تجربه کاربری موفق اشاره خواهیم کرد.

1. همواره اطلاعات خود را به روز کنید.

یادگیری مستمر و به روزرسانی دانش و مهارت‌های مرتبط با طراحی تجربه کاربری، با استفاده از منابع معتبر آموزشی یکی از گام‌های ضروری در این راه است.

2. درباره موضوعات مرتبط اطلاعات کسب کنید.

یک طراح خوب همواره در تلاش است در حوزه‌های مختلفی به جز طراحی اطلاعات کسب کند. برای مثال، داشتن اطلاعات در زمینه‌ی روانشناسی، می‌تواند شما را در درک نحوه نگاه افراد به مسائل و تعامل آن‌ها با محصولات و دنیای دیجیتال یاری کند. آشنایی با مدل‌های ذهنی افراد، داشتن اطلاعات کافی درباره محصول مورد نظر، در نظر گرفتن اهداف کسب و کار و ارزش‌های سازمان، آموختن مهارت‌های ارتباط موثر و بسیاری مثال‌های دیگر، می‌توانند در فرآیند طراحی تجربه کاربری به شما کمک کنند.

3. به یک شنونده فعال تبدیل شوید.

شنیدن، یکی از بهترین راه‌های یادگیری است. تکنیک شنیدن فعال نیازمند این است که شنونده بر صحبت‌های گوینده تمرکز کرده، آنها را درک کند و در مواقع لزوم به او پاسخ دهد. یک شنونده‌ی فعال، مطالب گوینده را به خاطر می‌سپارد. شنیدن فعال، کلید برقراری یک تعامل سازنده است.

4. مهارت داستان‌سرایی خود را تقویت کنید.

ارتباط و تعامل، مهم‌ترین بخش فرآیند طراحی است. به عبارتی دیگر، در مرحله اول، آنچه سبب تمایز و موفقیت یک طراح می‌شود، توانایی برقراری ارتباط موثر است، نه طراحی! چرا که یک طراح نیاز دارد تصمیمات خود را در طراحی، به گونه‌ای به دیگر اعضای مرتبط تیم منتقل نماید. داستان سرایی، یکی از بهترین راه‌های انتقال مفاهیم ذهنی به دیگران است. بهترین طرح‌ها هنگامی پدید می‌آیند که تمام اعضای تیم، داستان نهفته پشت محصول نهایی را به خوبی درک کرده باشند. داشتن ادراک صحیح و آشنایی با داستان برند، در تقویت این مهارت بسیار موثر است.

5. برای خود هدف تعیین کنید.

تمرین و یادگیری مستمر سبب پیشرفت شما در طراحی تجربه کاربری می‌شود. برای این منظور لازم است چشم‌انداز خود را تعیین کرده و برای خود اهداف چالش برانگیز اما دست یافتنی تعریف کنید. سپس برای هر هدف یک موعد نهایی یا ددلاین تعیین کرده و این تاریخ را در تقویم زمان‌بندی خود جهت یادآوری ذکر کنید. درنهایت در صورت محقق شدن آن اهداف، برای خود پاداش تعیین کنید.

6. با طراحان دیگر در ارتباط باشید.

برقراری ارتباط و استفاده از اطلاعات و مهارت دیگر طراحانی که شبکه ارتباطی گسترده‌ای داشته و برند شخصی خود را خلق کرده‌اند، در کنار برقراری ارتباط موثر با دیگر اعضای تیم، می‌تواند در بسیاری از موارد بر تجربیات شما افزوده و راهگشا باشد.

7. همواره در جستجوی علت مسائل و راه حل‌های متفاوت باشید.

اولین گزینه‌ای که به ذهنتان می‌آید الزاماً بهترین نیست. بهتر است برای هر مسئله به یک راه حل بسنده نکرده و چندین گزینه را در ذهن خود داشته باشید. به علاوه، یک طراح تجربه کاربری موفق باید بتواند علت انتخاب یک طرح یا راه حل را به خوبی برای دیگران شرح داده و آن را توجیه کند. مراجعه به پروژه‌های مشابه و ایده گرفتن از آن‌ها، یکی دیگر از راه‌های حل مسئله است.

8. در جلسات Usability Testing یا قابلیت استفاده از محصول شرکت کنید.

همان‌طور که در مقالات قبل مفصل به آن اشاره کردیم، داشتن شناخت صحیح از کاربران و درک احساسات و نیازهای آنان، یکی از ضروری‌ترین بخش‌های طراحی تجربه کاربری است. برخی از طراحان برای درک نحوه تعامل کاربر با محصول، به بررسی داده‌های آماری و پرسونای مخاطبان بسنده می‌کنند. اگرچه این داده‌ها می‌توانند تا حد زیادی مفید باشند، اما مشاهده‌ی نحوه تعامل کاربران با محصول از نزدیک، طراح را با سرعت و دقت بیشتری به نتیجه‌ی مورد نظر رسانده و بهتر می‌تواند چالش‌های کاربر را در استفاده از محصول از نزدیک مشاهده کند.

9. از انتقادات سازنده استقبال کنید.

اگرچه انتقادات افراد ممکن است همواره خوشایند نباشد، اما یک طراح نباید فراموش کند که هدف اصلی طراحی، کاربران هستند. بنابراین همواره باید از انتقادات سازنده و منطقی استقبال کرده و آن را فرصتی برای بهبود و رفع نواقص بداند. حتی گاهی لازم است طراحان از گروه‌های مختلف افراد با مهارت‌ها و تخصص‌های متفاوت بازخورد گرفته و سپس نتایج را طبق معیارهای خود اولویت‌بندی کنند.

تیم طراحی و توسعه وب‌سایت آژانس دیچیتال مارکتینگ ماکان، کسب و کار شما را از طریق طراحی خلاقانه UX و UI از رقبا متمایز می‌سازد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 17 مرداد 1398 ساعت: 14:25

تجربه کاربری (UX) عاملی مهم در موفقیت یا شکست یک محصول در بازار است. این محصول می‌تواند یک وب‌سایت یا یک محصول قابل لمس باشد. بیشتر اوقات مفهوم تجربه کاربری با Usability یا قابلیت استفاده اشتباه گرفته می‌شود، به این مفهوم که تا چه میزان استفاده از یک محصول آسان است.
اما حقیقت این است که مفهوم تجربه کاربری چیزی فراتر از این عامل است و برای خلق یک تجربه کاربری موفق باید عوامل دیگری نیز در نظر گرفته شود. در این مقاله قصد داریم شما را با ۷ عامل موثر در طراحی یک تجربه کاربری موفق آشنا کنیم.

1. مفید یا Useful

اگر یک محصول برای کاربر مفید نباشد و او را به اهداف مورد نظرش نرساند، ارزش ورود به بازار را ندارد. کاربران هرگز تمایلی برای هدر دادن زمان خود و صرف هزینه‌های اضافی برای محصولات یا وب‌سایت‌هایی که آن‌ها را به سرعت به اهداف‌شان نمی‌رسانند، ندارند.

2. قابل استفاده یا Usable

قابلیت استفاده یا Usability به این معناست که کاربر بتواند به صورت موثر و کارآمد از محصول استفاده کرده و به اهداف خود دست یابند. معمولا اولین نسل از محصولات، در مقایسه با نسل‌های به روز شده‌ی بعدی، قابلیت استفاده خود را از دست می‌دهند و کاربران دیگر به سراغ آن‌ها نمی‌آیند. یک محصول Usable، موثر، کارآمد و انگیجینگ است، نحوه کار کردن با آن به سادگی ادراک می‌شود و قابلیت عیب‌یابی و رفع خطاها (errors) در آن وجود دارد.

3. در دسترس یا Findable

این ویژگی در مورد محصولات فیزیکی به این معناست که یک محصول به راحتی در بازار یافت شود و در مورد محصولات دیجیتال مانند وب‌سایت، به مفهوم آن است که بتوان به راحتی به محتوای آن دسترسی پیدا کرد. برای مثال، اگر با یک صفحه روزنامه مواجه شوید که شامل مطالب مختلف بدون دسته‌بندی منظم باشد، به احتمال زیاد به زودی از ادامه‌ی مطالعه صرف نظر خواهید کرد. این روزها با گسترش دنیای دیجیتال، مردم در بیشتر مواقع از وب‌سایت‌ها با اهداف گوناگون مانند یافتن اطلاعات مورد نظر خود استفاده می‌کنند. بنابراین یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های موثر در رابط کاربری وب‌سایت این است که وب‌سایت ساختار مناسبی داشته و اطلاعات آن به راحتی در دسترس باشد.

4. قابل اعتماد یا Credible

امروزه انتخاب‌های بسیاری برای کاربران در مورد محصولات مختلف وجود دارد. بنابراین قطعاً به سراغ محصولات یا برندهایی می‌روند که به آن اعتماد بیشتری دارند. جلب اعتماد مخاطبان در مورد یک وب‌سایت، یکی از عواملی است که سبب می‌شود کاربر در وب‌سایت بماند یا دوباره به آن برگردد. یکی از عوامل موثر در ایجاد این اعتماد و جلب توجه کاربران، طراحی وب‌سایت است. کاربر باید حس کند که محیط وب‌سایت دور از سلیقه‌اش نیست و به عبارتی دیگر با آن غریبه نیست. همچنین داشتن محتوای باکیفیتو معتبر و ایجاد بخش سوالات متداول مثال‌هایی از راه‌های جلب اعتماد مخاطبان هستند.

5. مورد نیاز یا Desirable

این ویژگی به این معناست که تا چه حد افراد به دنبال محصول شما هستند و به عبارتی عامیانه، یک محصول چقدر خواستنی است؟ طراحی برخی محصولات به نوعی است که احساس نیاز به داشتن آن‌ را در دیگر افراد ایجاد می‌کند.  Desire یا میزان نیاز به محصول وابسته به عواملی مانند طراحی ظاهری، طراحی احساسی یا Emotional Design، استراتژی برندینگ شرکت، تصویر و هویت برند، هویت سازمان و اعتبار آن در ذهن مشتریان بستگی دارد.

6. قابل دستیابی یا Accessible

متاسفانه قابلیت دستیابی معمولاً عاملی است که در بیشتر مواقع در طراحی محصولات نظر گرفته نمی‌شود. این ویژگی به این معناست که طراحی محصول باید به گونه‌ای باشد تا تمام افراد با هر سطحی از توانایی فیزیکی و ذهنی، بتوانند از آن استفاده کنند. برای مثال، افرادی که از لحاظ بینایی، شنوایی، حرکت، میزان یادگیری یا دیگر توانایی‌ها نسبت با افراد عادی متفاوت هستند نیز باید بتوانند مانند دیگران از محصولات استفاده کنند. تولیدکنندگان محصولات یا توسعه‌دهندگان وب‌سایت‌ها معمولاً بر این باورند که در نظر گرفتن ناتوانی‌های افراد در طراحی محصولات، سبب هدر رفتن زمان و بودجه‌ی آن‌ها می‌شود، چرا که افراد ناتوان یا کم‌توان، طیف کوچکی از بازار هدف آن‌ها را تشکیل داده‌اند. اما نکته مهم این است که اگر یک محصول برای افراد کم‌توان قابل استفاده باشد، قطعاً استفاده از آن برای افراد عادی ساده‌تر است.

7. ارزشمند یا Valuable

ارزشمند بودن به میزان ادراک کاربران از یک محصول، میزان ارزش افزوده‌ در زندگی آنان و همچنین ارزش ایجاد شده برای سازمان باز می‌گردد. کاربران معمولاً نسبت قیمت به کارایی و کیفیت محصول را در نظر گرفته و آن را معیار انتخاب خود قرار می‌دهند. برای مثال، تولید محتوای ارزشمند، توجه به بازخوردها و ارائه پشتیبانی قوی، چند راه ایجاد ارزش برای کاربران هستند.
شما می‌توانید برای آشنایی با دیگر ویژگی‌های یک وب‌سایت کاربرپسند می‌توانید به بخش بلاگ مراجعه کنید.
فراموش نکنید که توجه کردن به این فاکتورها، در کنار شناخت دقیق از مخاطبان، می‌تواند سبب ایجاد تغییرات شگفت‌انگیزی در فرآیند طراحی تجربه کاربری یا UX Design شود. اگر قصد طراحی وب‌سایت دارید و ایجاد ارزش افزوده برای کاربران و همچنین خلق یک تجربه کاربری موفق برای‌تان به یک چالش تبدیل شده است، این کار را به تیم طراحی و توسعه وب‎سایت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برون‌سپاری کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 83 تاريخ : سه شنبه 15 مرداد 1398 ساعت: 19:40

مرحله تست، یکی از مهم‌ترین مراحل در فرآیند طراحی تجربه کاربری است. انجام تست‌های مختلف روی کاربران باعث می‌شود طراحان تجربه کاربری، نتیجه تغییرات مرحله‌ قبل یعنی Design را در وب‌سایت یا محصول مورد نظر خود بررسی کرده و در صورت لزوم با رفع ایرادات، طرح را بهبود دهند. برخی از طراحان تجربه کاربری اهمیت مرحله تست را درک نکرده و برای صرفه‌جویی در زمان و هزینه پروژه، از آن صرف نظر می‌کنند. اما لازم است بدانید برخی چالش‌ها و مشکلات هرگز در فاز طراحی خود را نشان نداده و قابل پیش‌بینی نیستند. به علاوه، نرخ بازگشت سرمایه به میزان بیشتری در مقایسه با هزینه و زمان صرف شده برای مرحله تست افزایش می‌یابد. این در حالیست که الزاماً مرحله تست در تمام پروژه‌ها چندان هزینه‌بر نیست. تحقیقات نشان داده است که به طور کلی انجام تست با حداقل ۵ کاربر، می‌تواند تا حدود ۸۰% از مشکلات کاربری را نمایان کند .

مرحله تست الزاماً پیچیده و دشوار نیست. تست حتی می‌تواند در مرحله پروتوتایپ انجام شود. هرچه تست زودتر انجام شود، اعمال تغییرات ساده‌تر خواهد بود. در ادامه مطلب با User Testing و برخی راه‌های انجام آن آشنا خواهید شد.

روش‌های اجرای تست یا User Testing

تست یا User Testing از روش‌هایی مانند مشاهده، طراحی پرسشنامه، تحقیقات میدانی و مصاحبه انجام می‌شود. در هر کدام از این روش‌ها، تیم طراحی تجربه کاربری، مکانی را برای حضور کاربران و انجام تست تعیین می‌کنند. پیش از انجام تست باید اهداف خود را از تست به طور دقیق تعیین کنید، بدانید دقیقاً به دنبال دانستن چه نکاتی هستید و آماده‌ی پاسخگویی به سوالات کاربران باشید. در نهایت اطلاعات حاصل از تست را تحلیل و نتایج را خلاصه کنید. برای صرفه‌جویی در زمان خود بهتر است هربار پس از انجام تست و پیش از فاز پیاده‌سازی طرح، تمرکز خود را بر رفع بزرگ‌ترین مشکل موجود قرار دهید و حل دیگر چالش‌ها را به زمان‌های دیگر واگذار کنید.

تست قابلیت استفاده یا Usability Testing

تست قابلیت استفاده، در جلسه‌ای انجام می‌شود که کاربر در حضور تیم طراحی تجربه کاربری، از محصول، وب‌سایت یا اپلیکشن استفاده می‌کند تا چالش‌ها و مشکلات کاربری و علت وقوع آن‌ها مشخص شود. این کاربر باید نماینده‌ای از پرسونای مخاطب شما باشد. در برخی از این جلسات از کاربر درخواست می‌شود تا توضیح تمام مراحل و آنچه در ذهنش می‌گذرد را با صدای بلند بازگو کند تا طراح تجربه کاربری بتواند از نیت و احساس او بیشتر آگاه شود.

Remote User Testing

روش Remote User Testing هنگامی استفاده می‌شود که امکان دسترسی تیم طراحی تجربه کاربری به کاربران از نزدیک موجود نباشد. برای مثال ممکن است مخاطب در مکانی دوردست زندگی کند یا اینکه دعوت از کاربران به محل جلسه، هزینه‌ی زیادی به شرکت تحمیل کند. در این صورت، کاربر در حال تست به صورت آنلاین با تیم طراحی تجربه کاربری در ارتباط خواهد بود. یکی از مزیت‌های این روش، این است که کاربر با محیط خود (که معمولاً خانه یا محل کار است) از پیش آشنایی دارد و استرسی از این بابت به او وارد نمی‌شود. اما یکی از مهم‌ترین معایب این روش، دقت پایین‌تر نتایج تست در مقایسه با مشاهده حضوری کاربر هنگام انجام تست است. همچنین تحلیل و بررسی نتایج این نوع تست از روش قبل سخت‌تر خواهد بود.

 

تست A/B

پیش از این در مقاله ۱۱ قدم برای تست A/B به طور مفصل درباره این تست صحبت کرده‌ایم. تست A/B یکی از روش‌های ساده و رایج جهت مقایسه‌ی دو نسخه‌ی متفاوت برای وب‌سایت، اپلیکیشن یا ایمیل است. به کمک این تست می‌توانید فرضیات خود را محک زده و دریابید کدام نسخه از وب‌سایت یا اپلیکیشن ، بیش‌تر به شما برای رسیدن به هدف مورد نظرتان کمک کرده و تجربه کاربری بهتری خلق می‌کند. نکته مهم این است که پیاده‌سازی تست A/B زمانی کارایی دارد که طراحی وب‌سایت یا اپلیکیشن شما تکمیل شده و تنها نیاز به بهبود دارد و در فاز Design نباید از آن استفاده کرد. به علاوه، نتایج حاصل از تست A/B به شما نشان می‌دهد کدام نسخه از طراحی عملکرد بهتری داشته است، اما علت آن فقط با تحلیل تست‌های کیفی آشکار می‌شود.

 

مرحله پیاده سازی

پس از پایان تست‌ها، نتایج حاصل مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و بهینه‌ترین طراحی با در نظر گرفتن اهداف سازمان، به عنوان نسخه اصلی پیاده‌سازی می‌شود. نکته قابل توجه این است فرآیند طراحی تجربه کاربری یک فرآیند غیرخطی است که به فاز پیاده‌سازی ختم نمی‌شود. به این مفهوم که UX Design باید به طور مستمر بهینه‌سازی و بازنگری شود، چرا که محیط کسب و کار، ترجیحات و نیازهای کاربران پویا بوده و روز به روز دست‌خوش تغییرات هستند. بنابراین برای خلق تجربه کاربری موفقیت آمیز و همچنین بقا و رشد کسب و کار در فضای پررقیب بازار، نباید از اهمیت بهینه‌سازی این فرآیند غافل شد.

آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با توجه به نوع کسب و کار و مخاطبان شما، قادر است بهترین تجربه کاربری را برای وب‌سایت شما طراحی نماید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 108 تاريخ : سه شنبه 15 مرداد 1398 ساعت: 16:29

در مقاله قبل مفصل در مورد مرحله اول طراحی تجربه کاربری، یعنی تحقیق و شناسایی کاربران در (UX Design (User Research صحبت کردیم. اطلاعات حاصل از مرحله اول به شما به عنوان طراح تجربه کاربری، نشان می‌دهد مخاطبان‌تان چه کسانی هستند و اهداف، احساسات، نیازها و سلایق آن‌ها در رابطه با محصول مورد نظرتان چیست. به این ترتیب شما وارد فاز طرح مسئله شده‌اید که در این مسئله، چالش‌ها، مشکلات و نیازهای کاربران گنجانده شده است. اکنون باید به کمک طرح ایده‌های خلاقانه، راه حل مسئله موجود را معرفی کنید. به عبارتی دیگر، در این مرحله قصد داریم ویژگی‌های لازم برای خلق یک تجربه کاربری خوب را متناسب با محصول خود شناسایی کرده و آن‌ها را در طراحی بگنجانیم، به نحوی که نتیجه‌ی نهایی آن برطرف کردن نیازهای کاربران و ایجاد حس مطلوب در آنان بر اثر استفاده از محصول ما باشد. بنابراین لیستی از این ویژگی‌ها، با در نظر گرفتن اینکه هر کدام تا چه حد با اهداف کسب و کار هم‌راستا هستند و چه اندازه می‌توانند نیازهای کاربران را برطرف کنند، تهیه شده و در کل فرآیند گنجانده می‌شوند.
در این بخش قصد داریم به توضیح مرحله دوم از فرآیند طراحی تجربه کاربری، یعنی Design بپردازیم.
مرحله طراحی از دو بخش Wireframe و Prototype (نمونه اولیه‌ی طراحی یا نسخه آزمایشی) تشکیل شده است. در این مرحله می‌توانید با توجه به اطلاعات حاصل از مرحله قبل، نمونه‌ی قابل لمسی از محصول خود را جهت تست و اطمینان از قابلیت استفاده یا Usability توسط کاربران، آماده کنید. قابلیت استفاده، یکی از عوامل متمایز کننده‌ی محصولات است. برای مثال، با وجود اینکه محصولات اپل طراحی جذاب و منحصربه‌فردی دارند که حتی از فاصله دور نیز قابل تشخیص است، می‌توان گفت قابلیت استفاده و خلق تجربه کاربری موفق، محصولات اپل را از رقبا متمایز کرده است.

طراحی یک تجربه کاربری رضایت بخش، شامل برنامه‌ریزی سفر مشتری برای کاربران است، به نحوی که به آن‌ها در یافتن نیازهای‌شان در این فرآیند کمک شود. محصول باید برای کاربر مفید، قابل استفاده و رضایت بخش باشد، در غیر این صورت زیبایی‌های ظاهری آن اهمیت چندانی ندارد.

معماری اطلاعات

در مورد محصولات دیجیتال مانند یک وب‌سایت، پیش از طراحی دیاگرام کلی وب‌سایت یا Wireframe که در ادامه به توضیح آن می‌پردازیم، باید ترتیب و دسته‌بندی قرارگیری محتوا را در وب‌سایت در نظر بگیرید. نکته مهم در این فرآیند این است که همواره خط مشی کلی خود را فراموش نکنید. این جمله به معنای این است که در کنار در نظر گرفتن لیست ویژگی‌های محصول هنگام طراحی و تکمیل ایده‌‌ها، اهداف سازمان و اطلاعات حاصل از مرحله اول را که شامل نیازها، چالش‌ها و علاقه مخاطبان است را فراموش نکنید.

معماری اطلاعات یا (Information Architecture(IA در محصولات دیجیتال مانند وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها بسیار مهم است. زیرا اگر کاربران یک باره با حجم وسیعی از اطلاعات روبه‌رو شده یا مسیر خود را در وب‌سایت گم کنند، تجربه بدی از آن محصول، خدمت یا برند در ذهن‌شان ثبت خواهد شد. به همین علت، معماری اطلاعات یکی از بخش‌های مهم در طراحی تجربه کاربری به حساب می‌آید.

هدف معماری اطلاعات، ساختاردهی، برچسب‌زنی و نظم بخشیدن به محتواست، به نحوی که کاربران بتوانند به راحتی آنچه نیاز دارند را در وب‌سایت یافته و به هدف مورد نظر خود برسند. در این فرآیند، طراح تجربه کاربری باید به درستی رابطه میان مطالب و بخش‌های مختلف وب‌سایت را طراحی و تنظیم کند. مزایای IA را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • افزایش رضایت و درنتیجه وفاداری مشتری
  • ایجاد navigation موثر
  • کاهش هزینه‌های پشتیبانی مشتری
  • کاهش نرخ پرش یا Bounce Rate

تنظیم سلسله مراتب محتوای وب‌سایت با استفاده از روش‌های مختلفی انجام می‌شود. یکی از این روش‌ها، Card Sorting است که در مقاله قبل در مورد آن توضیح داده شده است‌.

Wireframing

پس از مشخص شدن معماری اطلاعات، نوبت به تهیه وایرفریم می‎رسد. اصطلاح وایرفریم در UX Design به تصویر کلی یا دیاگرام یک وب‌سایت، اپلیکیشن یا نرم‌افزار گفته می‌شود که شامل:

  • جانمایی فاصله‌ها و فضاهای خالی در صفحه
  • محل قرارگیری محتوای متنی، عکس‌ها، دکمه‌ها
  • اولویت بندی محتوا بر اساس IA
  • اطمینان از پوشش دادن تمام ویژگی‌ها
  • مقصود ما از نوع رفتار کاربران

وایرفریم به ندرت شامل موضوعات مرتبط با رنگ‌بندی و استایل است، چرا که وظیفه اصلی آن نشان دادن ارتباط میان المان‌های مختلف وب‌سایت به تیم طراحی UX است. به عبارتی دیگر، تمرکز وایرفریم بر ساختار سایت یا محصول است که درنهایت با توجه به اطلاعات حاصل از شناسایی کاربران به طرحی بصری از ظاهر وب‌سایت تبدیل می‌شود.
وایرفریم می‌تواند به سادگی بر روی یک کاغذ ترسیم شده و پس از آن به حالت دیجیتالی تبدیل شود.

اهمیت Wireframe در طراحی تجربه کاربری

از وایرفریم برای مرتبط کردن طراحی بصری وب‌سایت به معماری اطلاعات آن استفاده می‌شود. این فرآیند به یافتن راه‌های گوناگون برای نمایش محتوا و اطلاعات درون وب‌سایت در کنار اولویت‌بندی آن‌ها می‌پردازد. این اولویت‌بندی بر اساس میزان اهمیت محتوا برای کاربران، انتظارات و اهداف آن‌ها از مراجعه به وب‌سایت صورت می‌گیرد. وایرفریمینگ به طراح تجربه کاربری کمک می‌کند تا آیتم‌های اصلی آن صفحه و نوع چیدمان آن‌ها را در وب‌سایت انتخاب کرده و تیم را برای ساخت Prototype آماده کند.
همچنین، آماده سازی وایرفریم‌ها سریع و کم‌هزینه و ساده است و ایده‌های بسیاری جهت اشتراک گذاری با تیم طراحی تجربه کاربری در اختیارتان قرار می‌دهد.

Prototyping

نمونه اولیه طراحی محصول، Prototype نام دارد. در حقیقت، پروتوتایپ یک پیش الگوی عینی و ملموس از یک محصول است که به طراحان تجربه کاربری این امکان را می‌دهد که پیش از آماده‌سازی نسخه کامل، ایده‌های مختلف را آزموده و قابلیت استفاده، کارایی، واکنش کاربران و نوع تعامل آنان با محصول را پیش از صرف زمان و هزینه‌های زیاد برای تولید محصول اصلی یا توسعه وب‌سایت به طور کامل، از نزدیک مشاهده کنند.

مزایای استفاده از پروتوتایپ در طراحی تجربه کاربری

علاوه بر موارد فوق، استفاده از پروتوتایپ مزایای بسیار دیگری در طراحی تجربه کاربری دارد. برخی از این مزایا عبارت‌اند از:

  • امکان شناسایی و رفع خطاها
  • آزمودن ایده‌های جدید در طراحی با استفاده از کاربران
  • پیشبرد و توسعه ایده اصلی با کمک گرفتن از نظرات مخاطبان
  • سرعت در اعمال تغییرات بدون نیاز به صرف هزینه‌های زیاد
  • امکان ارائه پروتوتایپ به عنوان نمونه‌ای عینی از طراحی به مدیران و دیگر اعضای تیم برای توجیه کردن آنان

پس از طراحی وایرفریم و پروتوتایپ، نوبت به مرحله تست طرح خواهد رسید. برای آشنایی با این مرحله در طراحی تجربه کاربری، مقاله بعدی را از دست ندهید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 98 تاريخ : سه شنبه 8 مرداد 1398 ساعت: 19:39

در مقاله قبل با طراحی تجربه کاربری و اهمیت آن آشنا شدید. در این مقاله و مقالات بعدی شما را با فرآیند طراحی تجربه کاربری به صورت گام به گام آشنا خواهیم کرد.

مراحل طراحی تجربه کاربری (UX Design)

فرآیند طراحی تجربه کاربری را می‌توان به ۴ مرحله اصلی زیر تقسیم کرد:

  • تحقیق و شناسایی کاربران User Research
  • طراحی Design
  • تست   User Testing
  • پیاده‌سازی Implementation

اما با توجه به تفاوت هر پروژه و پویا بودن آن، هر طراح می‌تواند فعالیت‌های متفاوت و مختلفی در هر مرحله جهت بهبود طراحی انجام دهد.

گام اول: تحقیق و شناسایی کاربران 

انجام تحقیقات لازم برای شناخت کاربران یا User Research گام اولیه و اساسی در انجام پروژه‌های طراحی تجربه کاربری است. حاصل این تحقیقات، شناخت کاربران، رفتار،اهداف، نیازها و انگیزه‌های آن‌ها در ارتباط با محصول است. این شناخت به ما کمک می‌کند تا بدانیم کاربران چگونه از محصول ما استفاده می‌کنند، در کدام مراحل دچار چالش می‌شوند و مهم‌تر از همه، هنگام تعامل با محصول چه احساسی دارند.
همدل بودن یا Empathy با کاربران، کلید و راه حل این ماجراست. یک طراح تجربه کاربری با گروه‌های مختلفی از افراد با سلایق و دیدگاه‌های مختلف روبه‌رو می‌شود و صرفاً وظیفه دارد رفتار و واکنش‌های آنان را علت‌یابی کرده و خود را جای آنان بگذارد. طراح باید در این مرحله انعطاف‌پذیری بسیاری از خود نشان دهد. به عبارتی دیگر، یک طراح تجربه کاربری باید دنیا را از دید کاربران ببیند و تلاش کند بهترین و مفیدترین تجربه را برای آنان خلق نماید.

چرا User Research تا این اندازه مهم است؟

زمانی که تنها فرضیات خود را درباره مسائل مختلف در نظر میگیریم، فراموش می‌کنیم که ممکن است تجربه افراد دیگر در رابطه با این موضوعات بسیار متفاوت باشد. در نظر داشتن این واقعیت در طراحی تجربه کاربری بسیار ضروری است. زیرا در غیر این صورت می‌تواند به از دست دادن فرصت‌های بهبود محصول و شکست در خلق یک تجربه کاربری مثبت و منطبق با نیازهای کاربران بیانجامد. برای مثال ممکن است کار کردن با یک وب‌سایت یا نرم‌افزار از دید طراح آن بسیار ساده و بدیهی جلوه کند، اما از دید یک کاربر عادی با دانش و تخصص اندک، کاری پیچیده به نظر بیاید.

این دانش عمیق از راه‌های متفاوتی حاصل می‌شود اما تنها زمانی که یک طراح تجربه کاربری، مخاطبان هدف خود را بشناسد، مستقیماً با آن‌ها در تعامل باشد، و سلیقه و نیاز آن‌ها را بداند، می‌تواند ادعا کند که تا حد زیادی قادر است از زاویه دید کاربر به محصول نگاه کرده، احساس او را درک کند و هدف خود را از طراحی تعیین کند. شروع کردن طراحی بدون داشتن اطلاعات دقیق اولیه، ریسک شکست پروژه را تا حد بسیار زیادی افزایش داده و سبب هدر رفتن زمان و سرمایه خواهد شد.

تکنیک‌های User Research  

در مقاله‌ی اهمیت شناسایی پرسونای مخاطب، به طور مفصل در رابطه با تعریف پرسونا و روش‌های ایجاد آن صحبت کرده‌ایم.
پرسوناها مرتبط با مخاطبانی هستند که هم اکنون به صورت واقعی موجودند یا پتانسیل تبدیل شدن به مخاطب شما را دارند. بررسی پرسونای مخاطبان تصویری شفاف را در رابطه با دسته‌بندی مخاطبان، ویژگی‌ها، نیازها، نحوه تعاملات و انتظارات آن‌ها از محصولات مورد نظر، در اختیار تیم طراحی تجربه کاربری قرار می‌دهد.

پس از اینکه درک صحیحی از مخاطبان خود پیدا کردید، باید از میان این مخاطبان افرادی را جهت انجام User Research انتخاب کنید. گوش دادن به صحبت‌های کاربران یا جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز از آن‌ها در قالب‌هایی مانند پرسشنامه، روش‌هایی متفاوت و مکمل در User Research هستند که اطلاعات بسیاری را در اختیار طراح تجربه کاربری قرار می‌دهند. در ادامه به توضیح برخی تکنیک‌های مهم مورد استفاده در User Research می‌پردازیم.

  • مصاحبه با کاربران

    مصاحبه‌‌ها شاخه‌ای از تحقیقات میدانی هستند که به شکل یک بحث و بررسی عمیق میان مصاحبه کننده و یک کاربر از میان مخاطبان هدف صورت می‌گیرد. این روش برای دانستن نیازهای کاربر هنگام استفاده از محصول مناسب است. ممکن است در مصاحبه از افراد خواسته شود ویژگی‌های محصول ایده‌آل خود را شرح دهند.

  • پرسشنامه آنلاین یا Online Survey

    در این روش، فرم مصاحبه که شامل سوالاتی مشخص در رابطه با محصول مورد نظر شما و نظرات و احساس کاربران در رابطه با نحوه استفاده از آن است، به صورت آنلاین برای مخاطبان هدف فرستاده می‌شود. داده‌های به‌دست آمده از این روش در یک‌پایگاه داده ذخیره شده و سپس نتایج آن توسط تیم طراحی تجربه کاربری تحلیل خواهد شد. به علاوه، در این مرحله انجام مصاحبه آنلاین با افراد با تجربه و متخصص در حوزه طراحی تجربه کاربری می‌تواند ایده‌های خوبی در رابطه با ویژگی‌های موثر در UX اختیار شما قرار دهد.

  • تکنیک Card sorting

تکنیک Card Sorting یکی از تکنیک‌هایی است که پیش از مطرح شدن بحث UX در روانشناسی کاربرد داشت. در این تکنیک ساده و کاربردی، کلمات یا عباراتی بر روی کارت‌های مختلف نوشته شده و از کاربران می‌خواهند آن‌ها را دسته‌بندی کرده و برای هر دسته، نامی متناسب انتخاب کنند. کلمات و عبارات نوشته شده روی کارت‌ها باید با توجه به هدف شما از انجام این آزمون و بخش‌هایی از طراحی که سلیقه‌ی کاربر در آن نقش عمده‌ای دارد، انتخاب شود. برای مثال، استفاده از تکنیک Card Sorting پیش از طراحی تجربه کاربری برای یک وب‌سایت یا اپلیکیشن می‌تواند سلیقه مخاطب را در مورد دسته‌بندی و چیدمان موضوعات در اختیار شما قرار دهد. همچنین انجام این آزمون به کمک ابزارهای آنلاین نیز امکان پذیر است.

پس از تحلیل داده‌ها در پایان مرحله User Research، اطلاعات بسیار مفیدی حاصل می‌شود. این اطلاعات به ما شما می‌گویند مخاطبان شما چه کسانی هستند، چه نیازها، اهداف و دغدغه‌هایی دارند و به این ترتیب شما قادر به طراح مسئله‌ای خواهید بود که پس از ایده پردازی برای یافتن راه حل خلاقانه آن، وارد گام بعدی در خلق یک تجربه کاربری موفق خواهید شد.

برای آشنایی با مرحله Design و مراحل بعدی طراحی تجربه کاربری با ما همراه باشید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 106 تاريخ : سه شنبه 8 مرداد 1398 ساعت: 17:10

همه ما هر روز و هر لحظه درحال تجربه‌‌ کردن موضوعات مختلف هستیم. زمانی که از یک محصول استفاده می‌کنیم، احساس خاصی نسبت به آن در ما ایجاد می‌شود. اگر نسبت به محصول و نحوه استفاده از آن احساس خوبی پیدا کنیم، بیشتر تمایل داریم که دوباره این تجربه را تکرار کرده و حتی به دیگران نیز توصیه کنیم. به عبارت دیگر، این تجربه‌ و نحوه نگاه ما به عملکرد محصول، تجربه کاربری  (User Experience (UX نامیده می‌شود که تاثیر بسیار زیادی در انتخاب‌‌های ما دارد.

اگر قصد دارید با مباحث مرتبط با طراحی‌های کاربرمحور و به طور کلی UX آشنا شوید، این مقاله و مقالات بعدی می‌تواند دیدگاهی کلی اما مفید را در اختیار شما قرار دهد.

طراحی تجربه کاربری به معنای طراحی یک تجربه ایده‌آل برای کاربران، هنگام استفاده از یک محصول یا خدمت است. این عبارت می‌تواند طیف وسیعی از محصولات را دربرگیرد، اما غالباً در رابطه با وب‌سایت‌ها، اپلیکیشن‌ها و دیگر نرم‌افزارها به کار می‌رود.
تکنولوژی روز به روز شکل پیچیده‌تری به خود می‌گیرد و ساختار وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌ها پویاتر و خلاقانه‌تر از قبل می‌شود. اما در نهایت، این احساس کاربران است که تعیین کننده میزان موفقیت شماست.
یک‌ طراح تجربه کاربری باید به درستی بداند کاربر چه احساسی در رابطه با استفاده از محصول دارد؟ محصول چه ارزشی برای وی ایجاد می‌کند؟ استفاده از آن تا چه حد برای کاربر ساده است؟ آیا استفاده از محصول برای وی لذت بخش است؟
هر مثالی از تعامل انسان با یک محصول می‌تواند یک تجربه کاربری نام گذاری شود، اما به طور کلی طراحان تجربه کاربری بیشتر بر تعاملات انسان‌ها با محصولات کامپیوتری، وب‌سایت‌ها، اپلیکیشن‌ها و نرم‌افزارها تمرکز دارند.

اهمیت UX

در گذشته‌ی نه چندان دور، طراحی محصول نسبتاً ساده بود. طراحان محصولات را به‌گونه‌ای طراحی می‌کردند که به نظرشان جالب و کارآمد می‌آمد و امیدوار بودند با استقبال کاربران مواجه شوند. اما امروزه پیاده‌سازی این رویکرد امکان پذیر نیست، چرا که در آن نه بازار رقابتی لحاظ شده و نه به دیدگاه، نیاز و سلیقه‌ی کاربر یا مشتری اولویت داده می‌شود.
تمرکز بر تجربه کاربری یا UX در طراحی، سبب شده تا کاربران در مرکز اصلی توجه قرار گیرند. بنابراین، احتمال موفقیت کسب و کارها به دلیل ایجاد ارزش افزوده و یک تجربه کاربری موفقیت آمیز به مراتب افزایش یافته است. برای مثال، اگر هدف مشتری یا کاربر محقق شود، تجربه‌ای عالی از آن محصول داشته و هرآنچه را می‌خواهند به سرعت و سریع می‌یابند. این تجربه‌ی رضایت بخش و مفید سبب می‌شود مجدد از آن محصول استفاده کرده و حتی آن را به دیگران پیشنهاد دهند. اگر محصول شما یک وب‌سایت باشد، می‌توان گفت خلق یک تجربه کاربری خوب به افزایش بازدید وب‌سایت، افزایش نرخ تبدیل، وفاداری مشتری و افزایش نرخ بازگشت سرمایه منجر خواهد شد.

کاربرد طراحی تجربه کاربری یا UX Design

طراحی تجربه کاربری در پروژه‌های پیچیده، خصوصاً در کسب و کارهای دیجیتال، استارت‌آپ‌ها، پروژه‌های بلند مدت و پروژه‌هایی با بودجه کلان کاربرد دارد.

در نظر گرفتن احساسات، نیازها، چالش‌ها و سلیقه‌ی کاربران در رابطه با محصول مورد نظر، باعث موفقیت در طراحی تجربه کاربری می‌شود. به عبارتی دیگر می‌توان گفت، هدف از طراحی UX شناسایی نیاز و خواسته‌ی مشتری و در مرحله بعدی، استفاده از این ادراک در طراحی محصول در کنار استفاده از ایده‌های خلاقانه و در نظر گرفتن هم‌راستایی آنها با اهداف کسب وکار است. به عبارتی دیگر، فرآیند طراحی تجربه کاربری بسیار شبیه به فرآیند تفکر طراحی یا Design Thinking است. این فرآیند 5 مرحله دارد:

  • Empathize: در این مرحله باید از طریق همدلی با مخاطب، به ادراکی یکسان نسبت به موضوعات برسید. در واقع یکدل شدن به این معناست که فرضیات خود را کنار بگذارید و از نگاه آنان به مسائل بنگرید، تا بتوانید چالش‌ها و نیاز آنان را درک کنید.
  • Define: در این مرحله با توجه به اطلاعات حاصل از مرحله قبل، باید به تعریف مسئله پرداخته و نیازها، چالش‌ها و مشکلات مخاطبان را تعیین کنید.
  • Ideate: اکنون به کمک ایده‌پردازی، فرضیات و راه حل‌های خلاقانه خود را برای حل مشکلات و مسائل تعریف شده ارائه کنید.
  • Prototype: در این مرحله مدل‌سازی نمونه اولیه آغاز می‌شود تا رفته رفته راه حل‌ها به صورت آزمایشی پیاده سازی شوند.
  • Test: پس از پیاده‌سازی راه حل‌های نهایی، در گام آخر باید محصول نهایی مورد آزمایش قرار گیرد تا در صورت لزوم با اعمال تغییرات بهینه‌سازی شود.

نکته مهم این است که تفکر طراحی همانند طراحی تجربه کاربری، یک فرآیند غیر خطی است و همواره می‌توان با انجام آزمایش و اعمال اصلاحات آن را بهینه کرد.

تفاوت تجربه کاربری (UX) با رابط کاربری (UI)

معمولاً عبارت رابط کاربری یا (User Interface (UI به اندازه‌ی تجربه کاربری یا UX به گوش می‌خورد. رابط کاربری، همان اجزایی از یک محصول یا برنامه هستند که کاربر برای تعامل و استفاده از محصول از آن‌ها کمک می‌گیرد. برای مثال، طراحی بصری صفحات، آیکون‌ها، دکمه‌ها، رنگ‌ها و تایپوگرافی در یک وب‌سایت، رابط کاربری آن را تشکیل داده‌اند.

می‌توان گفت رابط کاربری و تجربه کاربری مکمل یکدیگرند، چرا که محصول جذابی که به سختی می‌توان از آن استفاده کرد، به اندازه‌ی یک محصول مفید با ظاهری نه چندان مناسب برای کاربران خوشایند و عبارتی دیگر کاربرپسند نیستند.

برای آشنایی کامل با مراحل طراحی رابط کاربری شامل تحقیق، طراحی، تست و پیاده‌سازی طرح، در مقالات بعدی با ما همراه باشید.

جهت اطمینان از خلق یک تجربه کاربری موفق، طراحی وب‌سایت یا اپلیکیشن خود را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برون سپاری کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 98 تاريخ : شنبه 5 مرداد 1398 ساعت: 17:16

در بخش اول و دوم این مقاله، به اهمیت سئو  و معرفی 11 تکنیک مهم در تدوین استراتژی سئو تکنیکال پرداختیم. اکنون با 6 تکنیک دیگر در این زمینه آشنا خواهید شد.

12. ساخت پیلارپیج

در مقاله اهمیت ساخت پیلارپیج در بهینه‌سازی موتورهای جستجو، به طور مفصل به توضیح مدل خوشه‌ای تولید محتوا، تعریف پیلارپیج و اهمیت آن در افزایش ترافیک وب‌سایت و لینک بیلدینگ داخلی و بهینه‌سازی موتورهای جستجو پرداخته‌ایم. به طور خلاصه می‌توان گفت، با استفاده از مدل خوشه‌ای تولید محتوا یا Topic Clusters، عنوان‌ها به طور منظم دسته بندی می‌شوند. افراد به راحتی محتوای مورد نیاز خود را در وب‌سایت یافته و به مقالات مرتبط با آن موضوع هدایت می‌شوند. پیلارپیج همان صفحه‌ای از وب‌سایت است که خوشه‌ها (Cluster Contents) در آن قرار می‌گیرند و مانند یک مقاله طولانی، تمام جنبه‌های کلی و مختلف یک موضوع را دربرمی‌گیرند. پیاده‌سازی این مدل تولید محتوا، علاوه بر ایجاد یک تجربه کاربری خوب، سبب می‌شود مخاطبان به صفحات بیشتری از وب‌سایت هدایت شوند. در نتیجه گوگل به راحتی می‌تواند تعداد بیشتری از صفحات وب‌سایت شما را ایندکس ‌کرده و جایگاه بالاتری در نتایج جست وجو به آن‌ها اختصاص دهد.

13. حذف محتوای تکراری (Duplicate Content)

اگر دو یا چند صفحه از وب‌سایت شما محتوای مشابه یا تقریباً مشابه داشته باشند، گوگل نمی‌تواند تشخیص دهد که باید کدام صفحه را در رتبه‌بندی لحاظ کند. در نتیجه، نه تنها صفحات شما در جایگاه بسیار پایین‌تری در نتایج جستجو قرار می‌گیرند، بلکه ترافیک وب‌سایت نیز کاهش چشمگیری خواهد یافت. برای یافتن محتوای تکراری در وب‌سایت خود می‌توانید از ابزارهایی مانند Site Audit   tool در  SEMRushاستفاده کرده و آن را اصلاح کنید. گاهی به دلایلی (مثلا در سایت‌های تجارت الکترونیک با چندین صفحه مشابه) لازم است این محتوای تکراری در وب‌سایت شما وجود داشته باشد. برای اینکه به گوگل بفهمانید که می‌خواهید کدام صفحه را در نتایج جستجو به عنوان نسخه اصلی به کاربران نشان دهید، می‌توانید از تگ Canonical URL استفاده کنید.

14. به کار بردن کلمات کلیدی اصلی در Alt عکس‌ها

بدون وجود Alteative Text تصاویر، گوکل نمی‌تواند محتوای عکس‌ها یا اینفوگرافی‌ها را دریابد. Alt در کد HTML معمولاً محتوای درون تصویر را شرح می‌دهد. برایبهینه‌سازی Alt Text تصاویر و کمک به سئو، باید از کلمات کلیدی مرتبط با محتوای عکس در آن استفاده کنید. از دیگر کاربردهای Alt، زمانی است که تصویر در صفحه بارگذاری نشده است. در این حالت این متن ظاهر شده و به شرح تصویر می‌پردازد.

15. بهینه‌سازی ساختار URL

همان‌گونه که در مقالات قبل اشاره شد، ایجاد یک URL با ساختار مناسب در بهینه‌سازی موتورهای جستجو و افزایش رتبه وب‌سایت تاثیر دارد. یک URL بهینه‌سازی شده، شامل کلمات کلیدی و منعکس کننده‌ی محتوای صفحه است. برخی نکات مهم که در ایجاد URL عبارت اند از:

  • روان و قابل خواندن باشد.
  • از خط فاصله در بین کلمات استفاده شود.
  • از حروف بزرگ در URL استفاده نشود.
  • از کلمات کلیدی در ابتدای آن استفاده شده باشد.

16. بهینه‌سازی ساختار تگ‌های عنوان و توضیحات متا

تگ عنوان یا Title Tag یکی از عناصر HTML است که عنوان صفحه را بیان می‌کند. عنوان صفحه در نتایج جستجو به عنوان یک تیتر قابل کلیک به رنگ آبی نمایش داده می‌شود. تگ‌های عنوان به بهتر دیده شدن نتایج جستجو، بهینه‌سازی ساختار سئو و بازنشر محتوا کمک می‌کنند. برای نوشتن تگ‌ عنوان موارد زیر را رعایت کنید:

  • بهتر است از نهایتا از 60 کاراکتر در نوشتن تگ عنوان استفاده کنید.
  • لازم است تگ عنوان شامل کلمات و عبارات کلیدی باشد اما نه به صورت افراطی.
  • کلمات کلیدی مهم‌تر را در بخش‌های اول عنوان به کار برید.
  • عنوان باید منعکس کننده‌ی محتوای صفحه باشد.
  • برای هر صفحه یک عنوان منحصر به فرد ایجاد کنید.
  • اگر نام برندتان مشهور است، می‌توانید در بخش انتهایی عنوان از آن استفاده کنید.
  • متنی ترغیب کننده و جذاب برای عنوان انتخاب کنید تا توجه مخاطبان به آن جلب شود و بر لینک کلیک کنند.

همچنین، توضیح متا متنی مختصر است که آن صفحه از وب را توصیف می‌کند و در زیر آدرس سایت در نتایج جستجو ظاهر می‌شود. در مقاله بایدها و نبایدها در نوشتن توضیحات متا به طور کامل به نکات لازم برای بهینه‌سازی توضیحات متا اشاره شد. برخی از این نکات عبارتند از:

  • عدم حساسیت بیش از حد نسبت به تعداد کاراکترها
  • استفاده از کلمات کلیدی
  • پرهیز از نوشتن توضیحات متای تکراری
  • نوشتن متن جذاب برای کاربران

17. بهینه سازی ساختارعنوان‌ها و زیرعنوان‌های محتوا

یکی از دلایل مهم ایجاد عنوان‌ها و زیرعنوان‌های مرتبط با محتوا، که در کد HTML آن‌ها را با H1, H2, H3  و… نشان می‌دهند، این است که ضمن مشخص کردن بخش‌های کلیدی محتوا به صورت مجزا، به ربات‌های گوگل بفهمانید آن بخش از محتوا درباره چه موضوعی نوشته شده است. در این صورت ربات‌ها بدون نیاز به بررسی کل متن، محتوای صفحه را درمی‌یابند. همچنین به کار بردن کلمات کلیدی در این عنوان‌ها، در بهینه‌سازی موتورهای جستجو نقش موثری ایفا خواهد کرد.

اگر صاحب یک وب‌سایت یا کسب و کار آنلاین هستید، قطعاً نیاز به دیده شدن دارید! بنابراین داشتن تسلط بر عوامل موثر بر بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) هم از جنبه تکنیکال و هم از جهت محتوا بسیار ضروری و مهم تلقی می‌شود. در پایان لازم است بر این نکته تاکید کنیم که سئوی تکنیکال و سئوی محتوا محور باید به صورت موازی و هم‌زمان در یک وب‌سایت پیاده‌سازی شوند. به عبارتی دیگر، سئوی تکنیکال و سئوی محتوا محور مکمل یکدیگر هستند. برای موفقیت در زمینه‌ی بهینه‌سازی موتورهای جستجو و بهبود جایگاه وب‌سایت خود در نتایج جستجو با تیم طراحی وب‌سایت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان  در تماس باشید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 2 مرداد 1398 ساعت: 16:30

همان گونه که در مقاله قبل اشاره کردیم، بهینه سازی موتورهای جستجو از دو جنبه‌ی محتوا محور و تکنیکال بررسی می‌شود. طراحی وب‌سایت به صورت واکنش‌گرا، بهبود تجربه کاربری، کاهش زمان بارگزاری وب‌سایت، بررسی و رفع خطاهای Crawl به کمک Google search console و ایجاد فایل XML نقشه سایت، 5 مورد رایج در سئوی تکنیکال هستند. برای اطلاع از ادامه این نکات، در این مقاله و مقاله بعدی با ما همراه باشید.

6. استفاده از گوگل AMP

واژه AMP یا  Accelerated Mobile Pages برای صفحاتی از وب‌سایت به کار می‌رود که طراحی آن‌ها به گونه‌ایست که در دستگاه‌های موبایل به سرعت بارگذاری می‌شوند. در حالی که گوگل مستقیماً استفاده از AMP را به عنوان سیگنالی برای سئو معرفی نکرده است، اما بلاگرها را به استفاده از AMP فراخوانده و با قرار دادن کلمه AMP در نتایج جستجو، این نوع لینک‌ها را از دیگر لینک‌ها متمایز می‌کند.

7.به کارگیری گواهی SSL

گواهی SSL  یا Secure Sockets Layer یک پروتکل امنیتی است که برای ساخت لینک‌های کدگذاری شده میان سرور و مرورگر وب استفاده می‌شود. پیش از این SSL ها بیشتر برای درگاه‌های فروش یا هنگام دریافت اطلاعات شخصی مشتریان استفاده می‌شدند، اما اکنون هر وب‌سایتی، صرف نظر از هدف، به آن نیاز دارد. از سال ۲۰۱۸ گوگل کروم و دیگر مرورگرها وب‌سایت‌های فاقد گواهی امنیتی را به عنوان Not Secured یا ناامن معرفی می‌کنند و این موضوع سبب می‌شود این وب‌سایت‌ها ضمن از دست دادن ترافیک، اعتبار خود را از دست دهند و از نظر مخاطبان بسیار پرریسک به نظر بیایند. راه حل این موضوع استفاده از گواهی‌ امنیتیSSL  می‌باشد.

8. حذف Mixed Content

محتوای ترکیبی یا Mixed Content زمانی ایجاد می‌شود که دامنه وب سایت اصلی بر روی HTTPS و به صورت ایمن باشد، اما منابع استفاده شده در سایت مانند عکس‌ها، ویدیوها و … بر روی HTTP بارگذاری شوند. مثلا زمانی که به تازگی SSL نصب کرده‌اید، ممکن است با این حالت مواجه شوید. به این معنا که اگر چه سعی در بالا بردن امنیت وب‌سایت خود کرده‌اید، اما تمامی لینک‌های قبلی شما به طور اتوماتیک به HTTPS تبدیل نمی‌شوند. راه حل این مشکل، تغییر HTTP به HTTPS است. انجام این کار به صورت دستی زمان‌بر است، اما به کمک ابزارهای موجود با سرعت بسیار بالاتری انجام خواهد شد.

وقتی خطای ۴۰۴ در وب‌سایت شما ظاهر می‌شود، به این معناست که به صفحه‌ای که دیگر وجود ندارد لینک داده اید. این اتفاق معمولا هنگامی رخ می‌دهد که URL صفحه‌ای را تغییر داده‌اید یا به دلیل عدم نیاز به آن صفحه، آن را در حالت منتشر نشده قرار داده‌اید. ربات‌های خزنده گوگل نمی‌توانند این‌گونه صفحات را کند و کاو کنند و این موضوع تاثیر منفی بسیاری بر رتبه‌بندی وب‌سایت شما در نتایج جستجو می‌گذارد. نکته دیگر این است که اگر از صفحات دیگر وبسایت شما یا دیگر وب‌سایت‌ها به این صفحه لینک داده شده باشد، بر  کاهش اعتبار دامنه یا DA اثر می‌گذارد. راه حل این مشکل ریدایرکت 301 کردن است که بازدیدکنندگان آن آدرس را به صفحه‌ای دیگر هدایت می‌کند.

پیش از این به طور مفصل درباره لینک ‌بیلدینگ داخلی صحبت کرده‌ایم. اگرچه ممکن است تاثیر لینک‌های داخلی در بهینه‌سازی موتورهای جستجو به اندازه‌ی لینک‌های خارجی نباشند، اما همچنان از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. لینک‌های داخلی به نوعی معماری داخلی وب‌سایت را به موتورهای جستجو معرفی می‌کنند. یکی از راه‌های بهینه‌سازی لینک بیلدینگ داخلی، استفاده از کلمات کلیدی در متن لینک‌ها است.

در مقاله اشتباهات رایج در لینک بیلدینگ، به این موضوع پرداختیم که در صورت استفاده از بک‌لینک‌های اسپم، ، هرچه زودتر برای حذف آن‌ها اقدام کنید تا وب‌سایت شما توسط گوگل حذف نشود و جایگاه آن در گوگل نزول پیدا نکند. بیشتر لینک‌های اسپم یا Toxic در مکان‌هایی مانند سایت‌های اسپم، سایت‌هایی که فقط برای خرید و فروش لینک ایجاد شده‌اند یا به وسیله گوگل ایندکس نشده‌اند، سایت‌هایی که ویروس یا malware دارند و شبکه‌‌های لینک‌ها (Link networks)، یافت می‌شوند. در صورتی که تلاش شما برای حذف این بک‌لینک‌ها از طریق دامنه اصلی موفقیت آمیز نباشد، می‌توانید از طریق ابزار Google Search Console در بخش Disavowal Tool به گوگل اعلام کنید که این لینک‌ها اسپم هستند و مدتی بعد، گوگل آن‌ها را به عنوان لینک‌های Nofollow در نظر گرفته و دیگر مشکلی برای رتبه‌بندی وب‌سایت شما ایجاد نخواهند کرد.

برای آگاهی از دیگر روش‌های سئو تکنیکال در مقاله بعدی با ما همراه باشید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

Digital Marketing...
ما را در سایت Digital Marketing دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : elena golchin mmarketing بازدید : 90 تاريخ : چهارشنبه 2 مرداد 1398 ساعت: 13:19